کد مطلب: 205407
شوخي بي‌مزه‌اي به‌نام جدايي سياست از ورزش با برخورد دوگانه نهادهاي ورزشي/ بوي خون‌ هزاران بي‌گناه ديگر به مشام‌‌شان نرسيده است؟
تاریخ انتشار : 1400/12/11
نمایش : 762
رفتار دوگانه نهاد‌هاي بين‌المللي ورزشي در قبال يک ناهنجاري به‌نام جنگ، خود يک ناهنجاري ايجاد کرده است آن هم اينکه جنگ با جنگ و مظلوم با مظلوم از ديد سرمايه‌داران ورزشي فرق مي‌کند.
به گزارش هفت چشمه، چند روزي است که شيپور جنگ در جغرافيايي‌ ديگر از زمين پهناور به صدا در آمده است، آتشي که بين روسيه و اوکراين رد و بدل مي‌شود و منجر به کشته شدن و آوارگي هزاران غيرنظامي شده است. جنگ در اوراسيا به سرتيتر خبرهاي منطقه و جهان تبديل شده و روي اقتصاد و امنيت جهاني تأثيري بسزا گذاشته است. اين روز‌ها جامعه جهاني آنچه را در مرز‌هاي دو کشور همسايه رقم مي‌خوردمحکوم کرده‌ اما جنس اين واکنش‌ها حداقل در جامعه ورزش سبک و سياقي جديد به خود گرفته است.

کميته بين‌المللي المپيک (IOC) با محکوم کردن حمله روس‌ها به همسايه غربي‌شان، دستور حذف سرود و پرچم روسيه در تمام صحنه‌هاي ورزشي و گرفته شدن ميزباني رويداد‌‌ها از اين کشور‌ را مي‌دهد و فيفا و يوفا نيز در بيانيه‌اي مشترک اعلام مي‌کنند که تيم‌هاي ملي و باشگاهي فوتبال روسيه از تمامي تورنمنت‌هاي فوتبالي از جمله جام جهاني کنار گذاشته مي‌شوند، حتي به کمربند مشکي افتخاري پوتين در تکواندو رحم نشده است و آن را هم از رئيس جمهور روسيه گرفته‌اند، برخورد‌هاي قاطع و ضربتي که تا پيش از آن در دفاع از حق مظلوم، نظيرش را نديده‌ بوديم. جنگ در هر کجاي دنيا، به‌هنگامي که پاي پايمال شدن حق و حقوق مظلومي در ميان باشد، محکومو پديده‌اي مذموم است و در آن شکي نيست. بحث در اين گزارش طرفداري از يک جناح يا اينکه بررسي کنيم که حق با کدام طرف است؛ نيست، بلکه رفتار دوگانه‌اي است که نهاد‌هاي بين‌المللي ورزشي با يک اتفاق تلخ به‌نام جنگ دارند.

طبق منشور المپيک و فيفا و ساير نهادهاي ورزشي، جدايي سياست از ورزش يک اصل غيرقابل انکار و لازم‌الاجرا است، با وجود اين بند که رکن اصلي موجوديت روح ورزش در جهان به حساب مي‌آيد، سؤال اينجاست؛ چرا پاي ورزش به اين ماجراي سياسي ـ امنيتي باز شده است؟ در آن سوي ماجرا ورزشکاران و مردم عادي کشور روسيه که در شعله‌ور شدن آتش اين جنگ، هيچ نقشي نداشته‌اند چرا بايد پاسوز تصميمِ سياسيِ ورزشي‌ها شوند؟ آيا حذف تيم‌هاي ملي روسيه از مسابقات بين‌المللي در تضاد با اصلِ «جدايي ورزش از سياست» نيست؟

پاسخ دادن به اين سؤال‌ها زماني دشوار‌تر مي‌شود که بدانيم همين نهاد‌هاي تحريم‌کننده ورزشي، رفتاري دوگانه‌ در قبال يک مسئله واحد دارند، عمليات ويژه، حمله، تجاوز، جنگ يا هر چيز ديگري که اسمش را بگذاريد، امروز براي روسيه تحريم را در پي دارد ولي براي ديگر متجاوزان دنيا چنين تصميمي گرفته نمي‌شود. انزوا و امتياز دو واژه روبه‌روي همديگر هستند که فيفا و IOC يکي را در زمان حال براي روسيه و ديگري را براي طرفين ديگر جنگ‌ها اعمال مي‌کنند.

در مسئله فلسطين که سال‌هاست به‌دليل تجاوز رژيم صهيونيستي، جنايت جنگي عليه غيرنظاميان و کودکان فلسطيني در حال انجام است، براي متجاوز تحريمي در نظر گرفته نشده و در عوض امتيازاتي نيز داده شده است يا داده خواهد شد، از جمله پيشنهاد کسب ميزباني جام جهاني 2030 فوتبال، آن هم در حالي که ظلمي که به مردم فلسطين مي‌شود، به‌خلاف جنگ روسيه و اوکراين، سال‌هاست که صورت گرفته است و شدت و تلفاتش نيز اصلاً قابل قياس نيست، از سوي ديگر در اين مورد بار‌ها ورزشکاران نامي جهان و نهادهاي مردمي و ورزشي صداي مردم مظلوم فلسطين شده‌اند ولي دريغ از يک حمايت خشک و خالي از سوي نهاد‌هاي پول‌دار و قدرتمند ورزشي بين‌المللي. چرا با وجود اعلام متعدد انزجار ملت‌هاي آزادي‌خواه دنيا از جنايات رژيم کودک‌کش و غاصب صهيونيستي تصميمي براي تحريم ورزشي از سوي نهاد‌هاي جهاني گرفته نشده است و به‌عوض ورزشکاراني که از رويارويي با ورزشکاران اين رژيم خودداري مي‌کنند، محروم مي‌شوند؟

در يمن که طبق آمار 377 هزار کشته نظامي و غيرنظامي داشته است و تا همين امروز نيز ادامه دارد، چرا کميته بين‌المللي المپيک و فدراسيون‌هاي جهاني براي تحت فشار دادن و تحريم طرف مقابل اين جنگ ورود نکرده‌اند؟ اين شرايط را براي افغانستان، سوريه و ده‌ها کشور ديگر نيز که در همين تاريخ معاصر مورد تجاوز، حمله و ظلم کشور‌ يا کشور‌هاي ديگر قرار گرفته‌اند بررسي کنيد.

انسان، همان انسان است و مرگ نيز همان مرگ، تنها تفاوت مردمِ فلسطين و يمن با مردم اوکراين شايد، رنگ چشم‌هاي‌شان  باشد ولي، آيا در منشور المپيک صحبتي از تفاوت رنگ‌ها شده است؟ مگر غير از اين است که نماد المپيک با 5 حلقه به‌رنگ‌هاي قرمز، سبز، سياه، زرد و آبي براي مردم سراسر دنيا طراحي شده است؟ IOC، فيفا و ساير فدراسيون‌هاي جهاني که در بيانيه‌‌هاي امروزِ روزشان از اتحاد در فوتبال و ورزش به‌نفع مردم آسيب‌ديده حرف مي‌زنند، آيا بوي خون‌ هزاران بي‌گناه ديگر به مشام‌شان نرسيده است؟ به‌راستي فيفا، فدراسيون‌هاي مختلف جهاني و IOC چه قدمي براي برقراري صلح در خاورميانه برداشته‌اند؟ بوي خون بي‌گناهان در همه جاي دنيا يکي است ولي انگار اين تفاوت رنگ چشم‌‌هاي بي‌پناهان و سمت و سوي حاکمان‌شان است که براي نهاد‌هاي ورزشي ملاک و معيار برخورد است و نه بوي خوني که به‌ناحق ريخته مي‌شود.

تيم ملي روسيه طبق قرعه‌کشي پلي‌آف جام جهاني 2022 قطر، بايد به مصاف لهستان مي‌رفت و در صورت پيروزي در اين بازي، مقابل برنده ديدار سوئد و جمهوري چک صف‌آرايي مي‌کرد که همه اين کشورها اعلام کردند حاضر نيستند برابر روسيه به ميدان بروند، آيا اگر اين تصميم از سوي چند کشور ديگر براي دفاع از حق مظلومي از متجاوز ديگري گرفته مي‌شد،‌ باز هم فيفا با به يک بيانيه سفت و سخت از آن دفاع مي‌کرد، يا اينکه کشور‌هاي تحريم‌کننده، با تهديد به تحريم و محروميت روبه‌رو مي‌شدند؟ کما اينکه اکنون نيز چنين چيزي وجود دارد و هر فردي که مقابل ورزشکار رژيم صهيونيستي قرار نمي‌گيرد نه‌تنها تشويق نمي‌شود بلکه سخت‌ترين تنبيهات را برايش در نظر مي‌گيرند.

اين‌که بتوان از ابزار ورزش، هنر يا هر مسئله اجتماعي و فرهنگي ديگري براي جلوگيري از جنگ و تحت فشار قرار دادن طرفين براي برقراري صلح و آتش‌بس استفاده کرد به خودي خود با ارزش است اما با رفتار دوگانه‌اي که در برخورد با يک ناهنجاري به‌نام «جنگ» وجود دارد، بايد به اجراي صحيح اصلِ جدايي سياست از ورزش شک کرد، مگر اينکه در ادامه اين اصل، تبصره‌اي وجود دارد که ما از آن بي‌خبريم(!)، تبصره‌اي با عنوان «لزوم اجراي اصل جدايي سياست از ورزش غير از مواردي که به‌ضرر نظام سرمايه‌داري باشد».

رفتار متناقض نهاد‌هاي ورزشي در اين چند روز صداي خيلي از اهالي ورزش را درآورده است. مشعلِ المپيک اين روز‌ها به‌بهانه خاموش کردن آتش جنگ روسيه و اوکراين، در اجراي اصلي جدايي سياست از ورزش سنت‌شکني کرده و دست به تحريم ورزشي زده است، آن هم درست زماني که کمي آن‌طرف‌تر سوريه و فلسطين سال‌هاست که حتي شب‌هاي‌شان نيز از آتش متجاوزان خارجي روشن است و همين مي‌شود که اين مشعل در مواجهه با يک پديده، در هر زمان و مکاني سليقه‌اي عمل مي‌کند و در نقش آتش‌بيار معرکه  ظاهر مي‌شود. زيتونِ صلح المپيک نيز اين روز‌ها بيشتر از مرز‌هاي اروپا ريشه ندوانده است و تلاش براي برقراري صلح فقط در همان خطه خوش‌آب‌وهواي اروپا و دنياي غرب جواب مي‌دهد؛ براي چشم‌آبي‌ها و موطلايي‌ها. سهم مظلومان ديگر نقاط دنيا از منشور المپيک، همان اصلِ قاطعِ جدايي سياست از ورزش است؛ بدون تبصره، بدون ترحم.

منبع/تسنيم
انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
بخش های سایت
 
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif


پیوندها
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/emam3.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/leader.jpg

http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/jahanbin.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/dana.jpg